علی فرهی

یادداشت ها، نظرات و علاقه مندی ها

علی فرهی

یادداشت ها، نظرات و علاقه مندی ها

۰۵مهر

١. در روایتی از امام حسن عسکری (ع) که در روزگار ما مشهور شده است، آمده است که زیارت اربعین از نشانه های مؤمن است.
٢. سخن از مؤمن است؛ قرآن ایمان را یک وضعیت روحی حاصل شناخت و باورهای مشخص در انسان معرفی می کند. 
٣. نشانه ها، ابراز و گواه وجود یک وضعیت در جان آدمی است؛ پس، آن چه مهم است تحقق یک وضعیت روحی است نه تظاهر به یک رفتار.
۴. در این روایت شریف با اشاره به نشانه های ایمان، به ریشه هایی از ایمان توجه داده شده است.
۵. بر این اساس، شایسته است اگر می خواهیم وجود ایمان در خود را محک بزنیم معنای زیارت اربعین را بفهمیم. 
۶.در این زیارت می‌خوانیم:
«وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة»
امام حسین(ع) جان در کف نهاد تا بندگان را از نادانی و سرگردانی برهاند. 
٧.خروج از ظلمت جهل  و سرگردانی و گمراهی نتیجه ایمان است؛ و ما از ملازمت و زیارت حسین (ع) به دنبال چنین هدایتی هستیم. 

و من امروز از این سوال سمج رها نمی شوم که این جهل ها و گمراهی ها کدامند که سزاست تا شریف ترین انسان ها برای خروج ما آدمیان از آن ها چنین مجاهدت کند؟

اللهم اوقفنی علی مراکز اضطراری.
دوشنبه ۵ مهرماه ١۴٠٠ - اربعین حسینی

۱۳شهریور

(1) مقدمه

در کتاب غررالحکم، که بخشی از حکمت‌ها و سخنان حضرت امام علی( علیه السلام ) را در خود جای داده، چنین آمده است:
«ما قصم ظهری إلا رجلان عالم متهتّک و جاهل متنسّک‏ هذا ینفر عن حقّه بتهتّکه و هذا یدعو إلى الباطل بتنسّکه‏»

 

همزمانی جهل و تنسک ظاهری در جاهل متنسک آثار شومی، جدی و خطرناکی برای جامعه اسلامی دارد.

چنین فردی به خاطر جهلش، موجب ایجاد بدعت در امر دین می‌شود و مردم هم به اشتباه و از روی تنسک ظاهریش از او پیروی می‌کنند و به باطل کشیده می‌شوند. (بحار الانوار، ج 1، ص 208)

جاهلان متنسک با بدعت در دین و امر دین جامعه را از اهداف اصیل دینی منحرف می کنند.

لذا، باید آنهایی که به اسلام اعتقاد دارند به داد اسلام برسند. آنهایی که می خواهند‏ ‏اسلام در این مملکت حکومت کند باید به داد اسلام برسند. (صحیفه امام، جلد 11، ص 314)

(2) لازمه شناسایی جهل متنسکانه!

فهم این پدیده مستلزم درک صحیح از دین، امر دینی، علم و عبودیت است.
این نوشتار امکان پرداختن کامل به تمامی این این موارد را ندارد و صرفا تلاشی است در جت مقابله با این پدیده شوم که دامنگیر جامعه ما شده است.

(3) دین اصیل - شبه دین - جاهل متنسک

دین اصیل از زیربناهای استواری برخوردار است؛ اما، در کنار دین اصیل شبه دین های دستوری (سنتی) و هیجانی (عاطفی) همواره حضور داشته اند.

متاسفانه، دین دستوری (سنتی) و دین هیجانی (عاطفی) با فقدان اجزاء اساسی دین اصیل مانند آزادی، تفکر و شناخت و ... با ارجاع مخاطب به ظاهر روایات و عبادات و مناسک و شعائر و داغ کردن هیجانات مخاطب بنیان هدف عالی دین یعنی عبودیت را هدف قرار می دهد.

رفتار جاهل متنسک عمدتا مبتنی بر ظاهری برش خورده از دستورات دینی با چاشنی افروختن هیجانات مخاطب می باشد.

(3) مقابله دین اصیل با جهل متنسکانه

در دین اصیل، شخص دین دار با اصول (بینات)، سنجه ها (میزان)، روش ها (کتاب) و ریشه ها (حکمت) و با شناخت ساختار وجودی آدمی (فطرت) و با شناخت کافی خود (بصیرت) و متناسب با در شرایط زمان و مکان و فهم اولویت ها در راستای اهداف اصیل دین به دین روی می آورد و بنابر این دچار مغالطه های جاهلان متنسک نمی شود.

(4) دانش بشری اصول، ابزار و روش های متناسب خود را دارد

در هر دانشی متناسب با موضوع و ماهیت آن علم، می بایست از اصول و روش های لازم بهره جست. برای مثال در دانش های بشری مانند پزشکی است بهره مندی از اصول، ابزارها و روش های دانش های تجربی لازم است.

(5) دین و علم 

توجه به اندازه انسان (قدر) و رابطه‌های گسترده و نیازهای فراگیر او و حرکت مستمر انسان جهت نامحدودی را طلب می‌کند؛ این جهت نامحدود با علم و تجربه و فکر و عقل محدود، دست‌نیافتنی است. این ادراک  اضطرار به دین را مطرح می‌کند.

در این تلقی بحث «دین حداقلی» و «دین حداکثری» معنایی ندارد؛ چرا که همه چیز را باید از خدا آموخت.

اما، مهم آن است که در هر مقوله ای چه چیزی را باید از خدا آموخت.

آن چه ما می فهمیم این است که دین به علم و فلسفه و عرفان و هنر خط و هدف و انگیزه و جهت (رشد) می‌دهد.

(6) کرونا - عزاداری - جاهل متنسک

در تصاویر زیر نمونه هایی از روش های مسموم در موضوع مورد بحث را می بینیم.

 

(7) واکاوی نتایج نمونه های فوق

در تصویرهای زیر نمودار آمار رسمی منتشر شده در خصوص تعداد ابتلا و مرگ و میر ناشی از بیماری کووید-19 مشتمل بر زمان های گفتار نمونه های قسمت 6 مشخص شده است. البته برخی بر آوردهای انجام شده میزان مرگ و میر را حداقل 2 برابر آمار رسمی اعلام کرده اند.

با مراجعه به داده های منتشر شده واضح است که با رعایت های انجام شده در دو هفته قبلی، در محدوده زمانی 26 مرداد (8 محرم)  تا 30 مرداد (12 محرم)  پیک پنجم از نظر ابتلا از 50،228 نفر به 24،179 و در محدوده زمانی مشابه  آمار از فوتی های این پاندمی از 655 نفر به 544 نفردر حال نزول بود.

اما به شکل معنا داری، آمار ابتلا و فوتی هایی که رو به کاهش بود از سی مرداد (دوازده محرم) تا 2 شهریور (15 محرم) مجددا از 24،179 به 40،623 نفر افزایش یافت و تا تاریخ 13 شهریور یعنی تقریبا 2 هفته به نقطه نزولی قبلی باز گشته است. متاسفانه آمار فوتی های اعلام شده این بیماری در بازه زمانی مشابه یعنی سی مرداد (دوازده محرم) تا 2 شهریور (15 محرم) مجددا از 544 نفر تا 709 نفر افزایش یافت و در تاریخ 13 شهریور یعنی تقریبا 2 هفته  به مقدار کاهشی قبلی باز گشته است.

(8) سوال به جای جمع بندی

لازم است آمران و عاملان اتفاق تشریح شده اگر توانستند انعکاس گفتار و رفتارهایتان را در حقایق تاسف بار رقم خورده ببینید در خلوت به سوالاتی این چنینی که حداقل دین داری را نیاز دارد پاسخ دهند:

آیا سلامتی و جان مردم حق الناس و خط قرمز دین نیست؟

بر چه اساسی دلسوزانی را که از روی علم امر و توصیه به محدود شدن مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین (ع) را داشتند ابلیس خواندید؟

حکم آمران و عاملان از دست رفتن این جان ها در شرع  مقدس چیست؟

بنا بر چه سطحی از دانش پروتکل های علمی را زیر سوال می برید؟

آیا قصدی بر رعایت حق الناس دارید؟

تناقض گفتار و رفتارتان با حاکم شرعی که خود را تابع او می دانید نشانه چیست؟

چرا رفتار مخاطره آمیزتان را در حضور رهبری انجام نمی دهید؟

 

سخن پایانی

آقایان جان مردم و دین مردم را بازیچه هوس ها و هیجانات و توهمات خود نکنید.

شنبه 13 شهریور 1400

۰۱شهریور


حدودا بیست سال پیش با ترجمه زیبای مرحوم احمد آرام بر دایرة المعارف الحیاة با بزرگ مرد فقید استاد محمدرضا حکیمی آشنا شدم. الحیاة اثری ارزنده، جالب و تلاشی دلسوزانه برای جامعه اسلامی و حاصل بخش مهمی از عمر مولف آن است.
اما برای من جالب تر از آثار مرحوم حکیمی ویژگی های شخصیتی ممتاز اوست که او را در دوران معاصر در نظرم کم نظیر می نماید؛ از میان این دریای عمیق و صفات ممتاز آن عزیز سفرکرده صرفا به یک نکته بسنده می کنم:

انطباق رفتار و باور

انطباق رفتار آدمی و باور های او نشان دهنده سلامت روان اوست؛ در دورانی که بر خلاف انتظار اولیه جامعه و خواص از دروغ و ریا به شدت رنج می برند زندگی انسان هایی چون آقای حکیمی خود حیات بخش و امیدآفرین است.
زیست آقای حکیمی برای جامعه درس صداقت و اخلاص و تلاش در راه باور و عقیده بود.
یقین دارم چنین خصوصیاتی میراث بزرگانی چون مرحوم استاد محمدرضا حکیمی برای نسل ما و آیندگان خواهد بود.


خداوند او را مورد رحمت ویژه اش قرار دهد و با اولیائ الهی محشور کند.


پی نوشت:
1.من دیدگاه مکتب تفکیک که مرحوم آقای حکیمی مروج آن بودند را قبول ندارم.
2.تصویری که ایشان از برخی مخالفان مکتب تفکیک به دست می دهد در مواردی صحیح و دقیق نمی دانم و  با اصل حقیقت طلبی منطبق نمی یابم.
3.این اختلافات چیزی از ارادت من به آن عزیز فقید نمی کاهد.

۰۷ارديبهشت

دعای حزین دعایی که امام سجاد علیه السلام بعد از نماز وتر می خواندند.

این دعاء مطابق آنچه در مصباح متهجّد است این است:

برای شنیدن این دعا کلیک کنید.

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمْ

به نام الله که رحمان و رحیم است

اُناجیکَ یا مَوْجُوداً فى کُلِّ مَکانٍ، لَعَلَّکَ تَسْمَعُ نِدائى،

من‌ با تو در سرّ و نهان‌ مناجات‌ می کنم ای‌ (خدایی)‌ که‌ در هر مکانی‌ موجود هستی‌!
تا شاید ندای مرا بشنوى

فَقَدْ عَظُمَ جُرْمى وَ قَلَّ حَیآئى،

زیرا که جرم من بزرگ و شرم من کم است، 

مَوْلاىَ یَا مَوْلاىَ اىَّ  الْاَهْوالِ اتَذَکَّرُ، وَ ایَّها انْسى، وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ الَّا الْمَوْتُ لَکَفى،

مولای من اى آقای من!

کدام یک از هراس‌هایم را یادآورى کنم و کدام یک را فراموش کنم

و اگر جز مرگ (هراسی) نباشد، همان برای من کافی است.

کَیْفَ وَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ اعْظَمُ وَ ادْهى،

چسان! در حالی که آنچه  پس از مرگ وجود دارد بزرگ‌تر و سخت تر است.

 مولاى یا مَوْلاىَ مَوْلاىَ، حَتّى مَتى وَ الى مَتى، اقُولُ لَکَ الْعُتْبى مَرَّة بَعْدَ اخْرى،

 ثُمَّ لا تَجدُ عِنْدى صِدْقاً، وَ لا وَفاءً،

مولای من اى آقای من!

تا چه وقت و تا کى بگویم که خشنودی حق تو است، نه یک باربلکه بارها،

ولى باز هم تو در من راستى و وفا نیابی،

فَیاغَوْثاهُ ثُمَّ واغَوْثاهُ، بِکَ یا اللّهُ

مِنْ هَوىً قَدْ غَلَبَنى،

وَ مِنْ عَدُوٍّ قَدِ اسْتَکْلَبَ عَلَىَّ

وَ مِنْ دُنْیا قَدْ تَزَیَّنَتْ لى،

وَ مِنْ نَفْسٍ اَمّارَة بِالسُّوءِ، الّا ما رَحِمَ رَبّى،

فریاد! فریاد!  به درگاه تو ای خدا،

از هواى نفسى که بر من چیره گشته

و از دشمنى که بر من حمله‌ور شده

و از دنیایى که خود را برایم آراسته

و از نفس (آن گاه) که به بدی فرمان می دهد مگر آن که پروردگارم رحم کند.

مَوْلاىَ یا مَوْلاىَ انْ کُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلى فَارْحَمْنى،

مولای من اى آقای من!  اگر به کسى چون من رحم کرده‌اى، پس به من نیز رحم کن

وَ انْ کُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلى فَاقْبَلْنى

و اگر کسى را مانند من پذیرفته‌اى مرا هم بپذیر

یا قابِلَ السَحَّرَه اقْبَلْنى،

ای کسی که (توبه) ساحران را پذیرفتی، (توبه) مرا هم بپذیر

یا مَنْ لَمْ ازَلْ اتَعَّرَفُ مِنْهُ الْحُسْنى

اى که تا بوده از او نیکى دیده‌ام

یا مَنْ یُغَذّینى باِلنِّعَمِ صَباحاً وَ مَسآءً،

اى که با نعمت‌هاى خود در هر صبح و شام مرا تامین نمودی،

ارْحَمْنى یَوْمَ اتیکَ فَرْدَاً شاخِصاً الَیکَ بَصَرى،

در آن روزی که تنها به درگاهت خواهم آمد و دیده ام را به سوی تو بلند می کنم مرا مورد رحمت خود قرار ده

مُقَلِّداً عَمَلى

(در آن روزی که) عمل من مرا گرفتار می سازد.

قَدْ تَبَرَّءَ جَمیعُ الْخَلْقِ مِنّى نَعَمْ وَ ابى وَ امّى وَ مَنْ کانَ لَهُ کَدّى وَ سَعْیى،

و همه مردم از من بیزارى جویند، حتى پدر و مادرم و حتى کسى که رنج و تلاشم براى او بوده است.

فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنى فَمَنْ یَرْحَمُنى وَ مَنْ یُونِسُ فِى الْقَبْرِ وَحْشَتى

پس اگر تو نیز به من رحم نکنى چه کسى به من رحم کند و کیست که مونس وحشت من در قبر (برزخ) باشد

وَ مَنْ یُنْطِقُ لِسانى اذا خَلَوْتُ بِعَمَلى،

وَ سآئَلْتَنى عَمّآ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّى،

و چه کسی زبانم را گویا کند آن گاه که من تنها با عمل خود در پیشگاه تو قرار گیرم

و تو از من آنچه را بپرسی که از من به آن داناتری

فَاِنْ قُلْتُ نَعَمْ، فَاَیْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِکَ،

پس اگر بگویم آرى کجا از عدل تو گریزگاهى است

وَ اِنْ قُلْتُ لَمْ اَفْعَلْ قُلْتَ اَلَمْ اَکُنِ الشّاهِدَ عَلَیْکَ

و اگر بگویم نکردم، جواب دهى آیا من بر تو شاهد نیستم!

عَفوَکَ عَفْوَکَ یا مَوْلاىَ قَبْلَ سَرابیل الْقَطِرانِ،

پس به گذشت تو نیازمندم اى مولایم، پیش از پوشیدن پیراهن آتش زا!

 عَفْوَکَ عَفْوَکَ یا مَوْلاىَ قَبْلَ جَهَنَّمَ و النِّیرانِ

گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولایم پیش از گرفتار شدن در جهنم و آتش سوزان،

عَفْوَکَ عَفْوَکَ یا مَوْلاىَ قَبْلَ انْ تُغَلَّ الْاَیْدى الَى الْاَعْناقِ

گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولایم، پیش از آنکه دست‌ها به گردن‌ها با زنجیر بسته شود،

یا ارْحَمَ الرّاحِمینَ، وَ خَیْرَ الْغافِرینَ

اى مهربانترین مهربانان و بهترین آمرزندگان.

 

 
۲۱فروردين

ماه رجب

قدر این ماه را بدانید.

 

 

این ماه مقدمه‌ای برای ماه مبارک رمضان است و همه چیز در آن وجود دارد.

 

 

خدا این ماه را وسیله‌ای قرار داده که به او نزدیک شویم و خودمان را تطهیر کنیم.

 

 

می‌خواهم به دوستان سفارش کنم از این ماه غفلت نکنید و دعاهایی که در ماه رجب وارد شده را بخوانید.

 

 

این دعاها خیلی موثر هستند.

 

 

در این ماه از نظر اعمال و رفتار هم خودتان را مهذب کنید!

 

 

خود را برای ماه مبارک رمضان که ماه ضیافه الله است، آماده کنید!

 

 

 

 

 

 

توصیه های مرحوم استاد حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)

 

 

۲۱فروردين

به غفلت عُمر را طِی می کنم طِی 
بهار عمر را دِِی می کنم ، دِی
اگر یک دَم به قلبم پا گُذاری 
خیالِ معصیت کِی می کنم ؟ کِی ؟

Ali Farrahi
۲۴خرداد

شعری از استاد جلال الدین همایی:

پایان شب سخن سرایی

می‌گفت ز سوز دل همایی 

فریاد کزین رباط کهگل 

جان می‌کنم و نمی‌کنم دل 

مرگ آخته تیغ بر گلویم

من مست هوا و آرزویم

روزم سپری شده است و سودا

امروز دهد نوید فردا 

مانده است دمی و آرزوساز 

من وعده سال می‌دهم باز 

آزرده تنی فسرده جانی 

در پوست کشیده استخوانی 

در حنجره‌ام به تنگ انفاس

از فربهیم نشانه آماس

با دست نوان و پای خسته

بار سفر فراق بسته 

نه طاقت رفتن و نه خفتن

نه حال شنیدن و نه گفتن 

جز وهم محال پرورم نیست

می‌میرم و مرگ باورم نیست 

زودا که کنم به خواب سنگین

تن جامه ز خون سینه رنگین 

از بعد شنید و گفت بسیار

خاموشی بایدم به ناچار 

در خوابگه عدم برندم 

لب تا ابد از سخن ببندم 

زین دود و غبار تیره خاک 

غسل و کفنم مگر کند پاک 

    

ای دخترکان نازپرور

ای در صدف زمانه گوهر

زنهار به مرگ من ممویید 

جز ذکر و دعای حق مگویید 

از من به بهشت دور باشید

گر چهره به ماتمم خراشید 

این چیست فغان و بانک و فریاد

چون طایری از قفس شد آزاد 

من مرغ سرادق الستم 

از بند طلسم جسم رستم 

کردم سفری ز دار فانی

رفتم به سرای جاودانی

مرگ است حیات تازه در نقل   

از مسکن حس به مأمن عقل 

اوصیکم ایها الذراری 

در محنت و رنج بردباری

چون دست به کار حق نداریم

باید ره بندگی سپاریم 

آنجا که قضای حق دهد بیم

کو چاره به جز رضا و تسلیم

باید به قضای حق رضا داد   

تن را به قضای مامضی داد

پند پدرانه‌ام نیوشید 

در کار رضای حق بکوشید

   

ای میوه باغ زندگانی 

 ای نوگل گلشن جوانی 

دین ورز و به کار معرفت کوش

این پند ز خیرخواه بنیوش

در خدمت خلق باش یکسان

  از کس مطلب جزای احسان 

آن را که سعادت است یارش  

 بخشایش و بخشش است کارش 

باید که فزون ز قدر سینه

نه مهر بود تو را نه کینه 

آنجا که سه خواهرید همکار 

کس را مدهید در درون بار 

باشید چنان به راز دمساز 

کز پرده برون نیوفتد راز 

گریید به خویش یا بخندید 

در بر رخ اجنبی ببندید 

باشد شرری ز دوزخ جهل

واگفتن راز پیش نااهل 

بیگانه که محرم شما نیست

جز در پی مال و ملک ما نیست 

خصمی است که طرح دوستی ساخت  

تابین شما خلاف انداخت 

آن دیو رجیم شوم بدخواه

رانیده ز خود، نعوذ بالله

دلتان ز عواء سگ نلرزد 

  دنیا به بهای دین نیرزد

از مادرتان نگاهداری

باشد در گنج رستگاری 

  

در مذهب حق رضای مادر   

با طاعت حق بود برابر

آن را که سعادت است و ادراک 

در خدمت مادر است چالاک

و آنان که مرا نواده باشند

از بطن شریف زاده باشند 

پند پدرانه نوش سازند   

آویزه گوش هوش سازند 

چشم از شهوات تن بپوشند

 در علم و عمل همی بکوشند 

دنیا و هر آن چه جاه و مال است

 رنج دل و آفت کمال است

زنهار حذر کنند زنهار

 از آدمیان آدمی‌خوار 

آن را که به دوستی زند لاف 

پالوده کنند صاف و ناصاف 

باشند بر او فتاده غمخوار

 هرگز ندهند بر کس آزار 

با یکدیگر اندرین زمانه

باشند به دوستی یگانه

از حقد و حسد نفور باشند

وز هم چشمی به دور باشند

گر زانکه خلاف پیش گیرند

نوشی بدهند و نیش گیرند

چون صافی خویش گشت تیره

بیگانه شود به هر دو چیره

ور زانکه دهند پشت بر پشت

 بر خصم شوند آهنین مشت 

زیب سخنم کنم تمامی  

تضمین سه بیت از نظامی

غافل منشین نه وقت بازی است 

 وقت هنر است و سرفرازی 

دانش طلب و بزرگی آموز

تا به نگرند روزت از روز 

چون شیر به خود سپه شکن باش

فرزند خصال خویشتن باش»

ای تازه نهالهای باغم   

ای در شب زندگانی چراغم 

اَهْدَیتُ لَکُم مِنَ‌الوَصایا

نَصْحاًً هُوَ اَفضَلُ الْهَدایا 

از من به شما درود باشد

وین نظم به یادبود باشد 

در سال هزار و چارصد بود

کاین گوهر نظم را سنا سود

زان پیش که همه ببایدم بست 

آن به به دعا برآورم دست 

حق در دو جهان پناهتان باد 

 برخیز و صلاح راهتان باد 

     

باشید مدام در سه نعمت

 امنیت و عزت و سلامت 

ای بار خدای صنع‌آرای

بر بنده کمترین ببخشای 

راهی نبود در رجا را 

جز مهر علی و آل ما را 

با دست تهی و شرمساری 

دارم ز تو چشم رستگاری 

هر چند که غرقه گناهم

بادا کرم تو عذر خواهم

در خاتمت ای خدای منان 

در من بنگر به چشم احسان

 

۱۷دی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید